جدول جو
جدول جو

معنی سنت شکنی - جستجوی لغت در جدول جو

سنت شکنی
سنت ستیزی
متضاد: سنت پرستی، سنت گرایی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ شِ کَ)
عمل بت شکن. کسر صنم. شکستن بت. بت شکستن. عمل بت شکستن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ شِ کَ)
مخفف سنگ اشکن که نام غله ای باشد. (از برهان) (آنندراج) (فرهنگ رشیدی) ، نوعی ازخرما. (آنندراج). نام قسمی از خرما که عرب آنرا قسب گویند. (بحر الجواهر) ، نام آلتی است که برای خرد کردن سنگ بکار برند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صفت شکنی
تصویر صفت شکنی
زاب زدایی محو آثار صفات از خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگ شکن
تصویر سنگ شکن
شکننده سنگ، خلر، گونه ایست از خرما
فرهنگ لغت هوشیار
سنت ستیز
متضاد: سنت پرست، سنت گرا
فرهنگ واژه مترادف متضاد